امیر ابوالفضلامیر ابوالفضل، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

زیباترین هدیه خدا*امیرابوالفضل*

امیر و آقا موشه!!!

سلام عزیز دلم میدونی میخام امروز برات از اقا موشت بگم  اول اینکه این عکس آقا موشته   امیر عاشق اقا موشه ای هاااااااااااااااااااااااا حالا بذار برات بگم چه جوری و چقدر زیاد دوسش داری   تقریبا از 7ماهگی علاقه ات به اقا موشه شروع شد بین همه عروسکا فقط دوست داشتی با اون بازی کنی از اون روز تا الان هر روز بغلش میکنی باهاش حتی حرف هم میزنی وقتی از بیرون میاییم خونه بدو بدو میری و بغلش میکنی نوازشش میکنی بوسش میکنی و بععععععععععععععععد دماغشو محکم گاز میگیری خیلییییییییییییییییییییی دوسش داری وقتی چیزی میخوری حتما به اونم میدی وقتی بهت لباس میپوشونم میری از لباسات میاری و میخای تنش کنی برا همین از لباسای کوچ...
14 تير 1392

برای تمام وجودم امیرم

امیرم عطر ِ خواستن ِ تو از تمام ِ جانم فرّار شده.... انگار چشم هايت جادويم ميكند. تو آرامش ِ  مني ... عزیز مامان من با وجود تو مادر شدم من هر روز با شعرهايم كه تمام احساس ِ من است نوازشت ميكنم لمست ميكنم مي بوسمت موهاي نرمت را شانه ميكنم صورتت را ميشويم و به تو شعر ميدهم تا گرسنه ي احساس نباشي احساست دم دستت باشد قايمش نكني ،عزيزك ِ من و ما هر روز ...
13 تير 1392

عکسای14ماهگی گل پسرم

سلام قندکم عسلم بهترینم امیرم هر رود که میگذره ماشاا..بزرگتر میشی شیرینتر و البتهههههههههههه شیطونتر بیشتر اوقات وقتی میخوابی با اینکه کارامم موندهمیشینم کنار تختت و تماشات میکنم از دیدنت سیر نمیشم وقتی میخندیو لپهای تپلیت چال میوفته واااااااااااااااااااای دیگه نگو میخام درسته بخورمت وقتی میپری بغلم و صورتتو به نشانه محبتت به من  به صورتم میچسبونییه حس وصف ناپذیری بهم دست میده انگار توی بهشتم   خدایا شکرت شکرت  این جمله رو شاید روزی هزاران بار میگم شکر که تو رو بهمون داد تو واقعا زیباترین هدیه خدایی میخام از اندازه عشق مادر جون و بابا جونتم بهت بگم که چقدر دوستت دارن مادری میگه وقتی صبح از خواب بلند میشه به عشق تو کارا...
13 تير 1392

اولین سلمونی و اولین جمله ای که گفتی!

سلام عزیزترینم در تاریخ ١٣٩٢.٣.٢٩برای اولین موهاتو کوتاه کردیم کدوم سلمونی  سلمونی بابا جون و مادر جون!!!!!!!!!! دستشون درد نکنه خیلی قشنگ شد موهات مرتب شد موهاتم نگه داشتم تا اولین موهاتو که بهش قیچی خورده بعدا ها که بزرگ شدی ببینی  ماشاا... گل پسرم اصلا اذیت نکردی اروم نشستی تا باباجون و مادر جون موهاتو کوتاه کردن  عکساشو برات میذارم در تاریخ ٩٢.٣٠٣٠  اولین جمله رو گفتی  جدیدا به من میگی نانا  ترکیبی از نسرین و مامان   کلمه های زیادی میگی آب  بابا  دی دی   اتهههههههههههههه یعنی افتاد     به به     نهههههههههههههه    &...
31 خرداد 1392

تولدم

سلام امیرم  امروز تولدمه و من خیلی خوشحالم که سی امین بهار زندگی رو در کنار وجود نازنینی چون تو هستم خدا رو هزاران بار شکر اضافه شده در تاریخ ٩٢.٣.٢٨ مثل همیشه رضای عزیزم و مادر و پدر مهربونم و داداشهای گلم و البتهههههههههههههههه جوجه نازم و ماهم امیر جان برام جشن تولد گرفتن و البتههههههههههه کادوهای خوشملللللللللل گرفتن  دست همشون درد نکنه از همه دوستای گلم هم که یادشون بود وتبریک گفتن ممنونم   ...
28 خرداد 1392

عکسای 13ماهگی جیگر مامان

سلام بالاخره وقت کردم عکساتو بذارم اینم جیگملی مامان... اینجا داری به موشت بیسکوییت میدی بخوره   موش کوچولوی مامان  گل باغ زندگیمون  قوطی ظرفای غذای جدیدتو پاره کردی نشستی توش و بهم با اشاره گفتی که گان گانت کنم یعنی ماشینش کردی و من هلت دادم تو هم میگفتی بوووووو بووووووووو   ...
18 خرداد 1392

آغاز 14ماهگیت مبارک

سلام عزیزترینم  آغاز 14 ماهگیت مبارک     نفسم پاره تنم  روز به روز بزرگتر و شیرینتر میشی  امیرم تو بهترین ما هستی   از خدای بزرگ و مهربون میخام همیشه سلامت و شاد باشی  البته این تاخیر چند روزه به علت شلوغیهاته که وقت نکردم به موقع پست بذارم    ...
17 خرداد 1392

امیر جان در 13ماهگیش

سلام عزیزترینم و بهترینم امیر جان پسرم شاید باورت نشه اما ماشاا... توی این ١ماهی که گذشت خیلییییییییییییییییییییی بزرگ شدی... کارایی که توی این ماه میکنی همچنان عاشق نمار خوندنی بخصوص با بابا جونت خم میشی و از زیر پاهات که مثل تونل کردیشون دالی میکنی بخورمت بامزه مامان همزمان با خوندن شعر شبا که ما بیداریم آقا پلیسه بیداره... تا میرسیم به قسمت ما پلیس رو دوست داریم بهش احترام میذاریم فوری احترام میذاری البته با یه انگشت!!!!!!!!!!!! بستنی میخوریییییییییییییییی چه جوررررررررررررررررررررر!!!!!!!!!!!!! بشتر بازی توی اشپزخونه رو ترجیح میدی البته بازی که چه عرض کنم خرابکاری!!!!!!!!!!! راحت خودت سوار ماشینت میشی و پیاده میشی تو...
12 خرداد 1392