امیر ابوالفضلامیر ابوالفضل12 سالگیت مبارک

زیباترین هدیه خدا*امیرابوالفضل*

امیرم در دهه اول 12ماهگی

سلام شیطونکم اگه بگم چه شیطونیهایی میکنی خودت تعجب میکنی عاشق نمازی تا بابا جون یا بابا رضا یا هر کدومه ما میخاییم نماز بخونیم فوری میای میشینی پیشمون اول با مهر بازی میکنی بعد میری به سجده آخ فدات بشم منننننننننننننننننننننننننن بعدشم میری از پشت هلمون میدی یعنی زود باشید خم بشید برید سجده اینجا   برا اولین بار با نی آبمیوه خوردی اینم عکسش  اونقده ذوق کردم  خودت خیلی خوشت اومده بود  قبلا هر چی بهت ابمیوه میدادم نمیخوردی اما حالا با نی قشنگ میخوری نوش جونت عزیزم امیرم یه بار اشپزخونه بودم داشتم برات شیر میگرفتم یه هو دیدیم داری از روی مبل بهم دالی میکنی از ترس سکته کردم دویدم اومدم پیشت دیدم شیطونک...
1 ارديبهشت 1392

نوشته های مادرانه من برای امیرم...

سلام پاره تنم سلام بهترینم وزیباترینم امشب میخاهم برایت بنویسم از اعماق وجودم  از زیباترین حس درونم  برایت مینویسم از ان روزهایی که مشتاقانه منتظرت بودیم روزهایی که لحظه شماری میکردم تا صورت ماهت را ببینم عطر نفسهایت را استشمام کنم و لمست کنم  یادم هست وقتی به هوش آمدم خیلی سردم بود و لرز شدیدی داشتم اما میگویند فقط اسم تو را زیر لب زمزمه میکردم... وقتی برای اولین بار دیدمت و در اغوشت گرفتم از شدت شوق فقط اشک میریختم و خدا رو شکر میکردم که فرشته ناز و سالمی به ما عطا کرده هنوز هم عاشق آن لحظه هستم که روی سینه ام گذاشتمت و لمست کردم چه زیبا بود صبح  پانزدهم اردیبهشت ١٣٩١ ... و اینک که دارد کم کم پایان ١سال بودنت ...
24 فروردين 1392

عکسای دایی عطا و دایی سینا

امیرم امروز میخام از داییهات بگم داییهات خیلی دوستت دارن با اینکه از ما دورن اما همیشه جویای حالتن و عاشقت  ما هم دوسشون داریم اینم چند تا عکس از دایی های گلت دایی عطا کنار گلخونه نزدیک دانشگاهش(تورنتو) دایی عطا و زمستون تورنتو   من سنجاب خیلی دوست دارم توی خیابونهای شهر تورنتو پر سنجابه دایی سینا (شهر دبرسن مجارستان) تولد دایی سینا دایی سینا عاشق فوتباله حتی مجارستان هم تیم داره!!!!!!!!!!!!! دایی در حال مطالعه در دانشگاه داییها دوستتون داریم انشاا.. همیشه هر جای دنیا که هستید سلامت و شاد و موفق باشید دلمون براتون خییییییییییییلی تنگ شده ...
20 فروردين 1392

عکسهای دهه دوم و سوم 11ماهگی

سلام بهترین و زیباترینم فدات بشم کارایی که توی این ٢٠روز یاد گرفتی از پله های خونه مادرجونینا بالا میری دیگه هر وقت از رورورکت خسته میشی خیلی راحت میای پایین و من از ترس سکته میکنم چون کار خیلی خیلی خطرناکیه به همین خاطر دیگه زیاد رورورکت نمیزارمت مادر جونینا ١٥ام از مسافرت برگشتن و باز مثل همیشه با یه عالمه سوغاتی شرمنده مون کردن  و ما همچنان بساطمون به خاطر شما خونشونه چون هم مادرینا نمیزارن بریم میگن پیشمون باشید هم شما دوست داری اینجا باشیم   از موقع بیدار شدنت چشماتو باز نکرده میگی دردر  با انگشت نازت بیرونو نشون میدی و میگی دردر ٢ الی ٣ قدم بدون کمک میتونی راه بری بوس کردن یاد گرفتی وقتی می...
20 فروردين 1392

آغاز 12ماهگیت مبارک(تاخیر2روزه به علت قطعی اینترنت)

سلام پسرم آغاز 12ماهگیت مبارک امیر جانم خیلی خوشحالم انشاا.. ماه دیگه توی همچین روزی 1 سالگیت به سلامتی تموم میشه واااااااااااااااای نمیدونی چفدر خوشحالم امیرم دیوونتم بدجور شیرینم  عسلم   پاره تنم انشاا.. همیشه تنت سالم ولبت خندون باشه ...
18 فروردين 1392

5فروردین تولد دایی سینا و 8 فروردین تولد بابا رضا مبارک

سلام  امیرم ٥ام تولد دایی سینا و ٨ام تولد بابارضا بود اینترنتمون قطع بود برا همین نشد همون روز خودشون تبریک بزارم دایی سینا تولدت مبارک بابا رضا تولدت مبارک انشاا.. جشن تولد ١٢٠ سالگیتون  انشاا... همیشه سالم و شاد باشید و زیر سایه خدای مهربون همیشه تنتون سلامت باشه به دایی سینا که زنگ زدیم و یه هدیه ناقابل که براش فرستادیم انشاا.. خوشش بیاد برا بابا رضا هم که یه جشن کوچمولو گرفتیم که عکساشو میذارم و یه هدیه ناقابل از طرف من و امیر جان مادر جون و بابا جون هم که هنوز از مسافرت برنگشتن دلمون براشون خیلیییییییییییییییییی تنگ شده البته مادر جون هر روز بهمون میزنگه و جویای حالمونه ما هم که به خاطر شلوغیهای شما ...
10 فروردين 1392

چهارمین مرواریدت مبارک

سلام عزیزترینم سلام شیرینتر از جونم فدات بشم چهارمین مروارید زیباتم در آوردی بالایی سمت راست خودت دیگه واقعا موش کوچولو شدی هر چی گیر بیاری گاز میگیری اونم چه محکمممممممممممممممممممممممممممممم    مامان فدات بشه انشاا.. همه مرواریداتو به راحتی در بیاری و ٢٤ تایی بشن و بعد هم ٣٦تایی ...
10 فروردين 1392