امیر ابوالفضلامیر ابوالفضل، تا این لحظه: 12 سال و 14 روز سن داره

زیباترین هدیه خدا*امیرابوالفضل*

عکسهای دهه دوم و سوم 11ماهگی

سلام بهترین و زیباترینم فدات بشم کارایی که توی این ٢٠روز یاد گرفتی از پله های خونه مادرجونینا بالا میری دیگه هر وقت از رورورکت خسته میشی خیلی راحت میای پایین و من از ترس سکته میکنم چون کار خیلی خیلی خطرناکیه به همین خاطر دیگه زیاد رورورکت نمیزارمت مادر جونینا ١٥ام از مسافرت برگشتن و باز مثل همیشه با یه عالمه سوغاتی شرمنده مون کردن  و ما همچنان بساطمون به خاطر شما خونشونه چون هم مادرینا نمیزارن بریم میگن پیشمون باشید هم شما دوست داری اینجا باشیم   از موقع بیدار شدنت چشماتو باز نکرده میگی دردر  با انگشت نازت بیرونو نشون میدی و میگی دردر ٢ الی ٣ قدم بدون کمک میتونی راه بری بوس کردن یاد گرفتی وقتی می...
20 فروردين 1392

آغاز 12ماهگیت مبارک(تاخیر2روزه به علت قطعی اینترنت)

سلام پسرم آغاز 12ماهگیت مبارک امیر جانم خیلی خوشحالم انشاا.. ماه دیگه توی همچین روزی 1 سالگیت به سلامتی تموم میشه واااااااااااااااای نمیدونی چفدر خوشحالم امیرم دیوونتم بدجور شیرینم  عسلم   پاره تنم انشاا.. همیشه تنت سالم ولبت خندون باشه ...
18 فروردين 1392

5فروردین تولد دایی سینا و 8 فروردین تولد بابا رضا مبارک

سلام  امیرم ٥ام تولد دایی سینا و ٨ام تولد بابارضا بود اینترنتمون قطع بود برا همین نشد همون روز خودشون تبریک بزارم دایی سینا تولدت مبارک بابا رضا تولدت مبارک انشاا.. جشن تولد ١٢٠ سالگیتون  انشاا... همیشه سالم و شاد باشید و زیر سایه خدای مهربون همیشه تنتون سلامت باشه به دایی سینا که زنگ زدیم و یه هدیه ناقابل که براش فرستادیم انشاا.. خوشش بیاد برا بابا رضا هم که یه جشن کوچمولو گرفتیم که عکساشو میذارم و یه هدیه ناقابل از طرف من و امیر جان مادر جون و بابا جون هم که هنوز از مسافرت برنگشتن دلمون براشون خیلیییییییییییییییییی تنگ شده البته مادر جون هر روز بهمون میزنگه و جویای حالمونه ما هم که به خاطر شلوغیهای شما ...
10 فروردين 1392

چهارمین مرواریدت مبارک

سلام عزیزترینم سلام شیرینتر از جونم فدات بشم چهارمین مروارید زیباتم در آوردی بالایی سمت راست خودت دیگه واقعا موش کوچولو شدی هر چی گیر بیاری گاز میگیری اونم چه محکمممممممممممممممممممممممممممممم    مامان فدات بشه انشاا.. همه مرواریداتو به راحتی در بیاری و ٢٤ تایی بشن و بعد هم ٣٦تایی ...
10 فروردين 1392

امیر جان سال نو مبارک

سلام پسرم سال نو مبارک لحظه هایت پر از شکوفه و سال نو برایت پر از برکت و سلامتی وشادی  امیر جان سال تحویل رفتیم پیش مادر جون وباباجون و پیش اونا سال رو تحویل کردیم و موقع سال تحویل زنگ زدیم و با دایی عطا ودایی سینا هم حرف زدیم البته قبل از رفتن کنار سفره هفت سین خودمون عکس گرفتیم روز خوبی بود رفتیم عید دیدنی و شما هم کلی کیف کردی و آخر شب اونقدر خسته بودی که خودت بعد از خوردن شیرت خوابیدی و ما برا خودت خوابیدنت کلی ذوق کردیم اینا لباسای عیدته البته همشو مادر جون برات گرفته اینا هم عیدی های موقع سال تحویلت از طرف بابا جون و مادر جون دستتون درد نکنه همیشه شرمنده مون میکنید خیلییییی...
1 فروردين 1392

عکسهای دهه اول 11ماهگیت

سلام فرشته نازم امیر جان  پسر عزیزم روز به روز کارای جدید و البته شیطنتای جدید یاد میگیری و اما توی این ١٠روز چه کارایی کردی به طرز واقعا خطرناک و وحشتناکی  از رورورکت خم میشی تا دستتو به زمین بزنی جند بارم نزدیک بود بیوفتی که خدا رو شکر گرفتمت حتی وقتی توی رورورکت هم هستی ١ ثانیه هم تنهات نمیدارم و همیشه باید جلوی چشمم باشی گوشی تلفن رو برمیداری و میگی ااااااااااا با فتحه بخون  یعنی الوووووووووووووووووو مامان فدات بشهههههههه کامل از رورورکت میری روی مبل خودت ها  اول دستات رو میزاری روی مبل بعد خودت رو از رورورکت میکشی روی مبل یه اتفاق بد که همین امروز شد دست چپت رو چسبوندی به شیشه بخاری وااااااااا...
28 اسفند 1391

آخرین روزهای سال 1391

سلام امیرم کم کم سال نو داره میاد امسال بهترین عیدیه که داریم آخه تو با حضور دلنشین و زیبات زیبایی این بهار رو برامون هزاران  برابر میکنی بهار واقعا زیباست و از همه زیباییهاش زیباتر اینه که تو توی این فصل به دنیا اومدی البته سال پیش هم عید پیش ما بودی ولی انوقت هنوز دنیا نیومده بودی و توی دل من بودی فرشته نازم امیر جان امیدوارم ١٢٠تا از این عیدا ببینی و همیشه زیر سایه خدای مهربون سالم وشاد و موفق باشی آرزوی ما دیدن لبخند زیبات و تن سالمته جند روزی بیشتر به سال نو باقی نمونده همه در تکاپو وتلاش هستن بوی بهار رو میشه حس کرد بوی گلهای زیبای بهاری انشاا.. توی این سال همه شادو سلامت باشن الهی آمین چهارشنبه سوری خونه مادر جونینا ب...
24 اسفند 1391

سومین مرواریدت مبارک

  سلام امیرم نفس مامان و بابا امروز صبح بابارضا سومین دندونت رو هم دید بالایی سمت چپ خودت پسرم عشقم رویش سومین مرواریدت مبارک   انشاا.. ٢٤ تایی بشن بعد هم ٣٦تایی من و بابا رضا  مادر جون وباباجون دایی عطا و دایی سینا خیلیییییییییییییییییی خیلییییییییییییییی دوستت داریم ...
21 اسفند 1391

جشن دندونی

سلام شیرینتر از جونم  سلام امیرم      رویش اولین مرواریدت مبارکه عزیزم  انشاا... ٢٤تایی بشن و بعد هم ٣٦تایی  همیشه لبت خندون تنت سالم  و دلت شاد باشه نفسم  اینم یه سری از عکسای جشن دندونیت راستی عزیزم همه تزیینات رو خودم درست کردم...  اولویه دندونی عروسکهای دندونی که خودم درست کردم اولین مسواک انگشتی و عروسکی امیر جان   آش دندونی و کارتهای دندونی و گیفتها که توشون پاستیل دندونی  شکلات  و برای دخملها کش سر انگری برد و برا پسملیها جا کلیدی انگری برد بود کیک دندونی هم خ...
17 اسفند 1391

ادامه عکسهای 10ماهگیت

سلام عزیزترینم   در ادامه کارای قبلیت یاد گرفتی ماشیناتو بازی میدی و صدای قان قان در میاری ای شیرینم جووووووووونم هر جی میخوری حتما یه کمی هم با اصرار توی دهن من میذاری تا من بخورم فدات بشم مهربونم وای وقتی سرت رو روی شونه هام میذاری تا بخوابی بهترین وزیباترین حس دنیا بهم دست میده خدایا شکرت هزاران بار شکرت تازه یاد گرفتی وقتی میگم امیر ساعت چی میگه و میگم تیک تاک مثل پاندول ساعت تکون میخوری و سرتو چپ و راست میکنی قلبونت بشم منننننننننننننننننننننننننننننننننننننن هر چی میخای با انگشتت نشون میدی و میگی ایییییییییییییییین از لبه های مبل و یا تخت پارکت میپیری و وایمیستی و راه میری بعد دستاتو ول میکنی دست دستی میکنی و تالا...
16 اسفند 1391